به گزارش "قدس آنلاین" به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ روزنامه وال استریت ژورنال در مطلبی مینویسد: مخالفان توافق هستهای اوباما با ایران، باید به جای تکیه کردن بر تحریمهای بیشتر برای لغو توافق یا مذاکره مجدد، به فکر احیای اعتبار آمریکا و مقابله با رویکرد تهاجمی ایران و تغییر شکل دادن خاورمیانه باشند که این مسائل واقعا ضروری و فوری است.
2 قضاوت اساسی نادرست منجر به توافق هستهای فاجعه آمیز با ایران شد. نخست، آقای اوباما از تهدیدات نظامی معتبر علیه ایران استفاده نکرد و تنها به تحریمهای اقتصادی کنگره تکیه کرد تا ایران را برای مذاکره تحت فشار قرار دهد. دوم، اوباما تنها بر برنامه هستهای ایران تمرکز داشت، و اقدامات ایران در منطقه را نادیده گرفت. بدون فشار و نظارت، تهران شرایط توافق هستهای را شکل داد و اقدامات و نفوذ خود را در منطقه گسترش داده است.
مباحث سیاسی اخیر نیز این اشتباهات را نادیده گرفته است. در عوض، این مباحث روی استفاده از تحریمها تمرکز کرده است تا توافق هستهای با ایران را اجرا کند. این رویکرد کوته بینانه، غیرسازنده است. توافق هستهای، منافع اقتصادی زیادی برای ایران دارد. ولی این توافق تنها اجزاء برنامه هستهای ایران را محدود میکند، و برنامه هستهای را به طور کامل از بین نمیبرد.
آمریکا به سالها زمان نیاز خواهد داشت تا رژیم تحریمهای بینالمللی قوی علیه ایران، ایجاد کند، ولی ایران تنها چند هفته فرصت نیاز دارد تا برنامه اتمی خود را بازسازی کند. حتی اگر ایران در چارچوب توافق هستهای باقی بماند، ممکن است با تشدید اقدامات منطقهای خود به تحریمها پاسخ دهد.
به نوشته والاستریت ژورنال، عنصر ضروری ثابت برای برخورد با ایران، یک تهدید نظامی معتبر است. 2 مثال: تهران در سال 2003-2004 بخشهایی از برنامه هستهای خود را پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق متوقف کرد، و هرگز از خط قرمز اسرائیل در سال 2012 میلادی در خصوص ذخایر اتمی خود عبور نکرد.
در حالی که دولت ترامپ سیاست ایران را مد نظر قرار میدهد، شامل اینکه آیا توافق هستهای را لغو کند، یا مجددا مذاکره کند یا توافق فعلی را اجرا نماید، در اینجا 5 سیاست وجود دارد که دولت ترامپ میتواند در قبال ایران اجرا کند و به برتری راهبردی مجددی دست یابد:
نخست، به پنتاگون دستور دهد تا طرحهای احتمالی برای استفاده از زور و نیروی نظامی علیه ایران را به روز رسانی کند، شامل هدف قراردادن تاسیسات اتمی، به خصوص در صورت نقض آشکار توافقنامه یا خارج شدن از این توافق.
دوم، قوانین تعامل نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس را تغییر دهد. اقدامات تحریک آمیز نیروهای ایرانی دیگر نباید از سوی دولت ترامپ تحمل شود، بلکه همانطور که ترامپ نیز در نخستین مناظره با هیلاری کلینتون اعلام کرد، باید به سوی نیروهای ایرانی شلیک شود. آمریکا نباید از این اقدام زمانی که با چنین شرایطی روبرو میشود، دریغ کند. این عزم معتبر به ایران و سایر قدرتهای جهانی نشان داده خواهد شد و موجب بهبود رفتار ایران در منطقه و همین طور در قبال توافق هستهای خواهد شد.
سوم، ائتلاف ضد ایرانی در منطقه تقویت شود. به جای دور کردن متحدان منطقهای، کاری که اوباما انجام داد؛ ما باید آنها را در آغوش بگیریم و همکاری نزدیکی داشته باشیم. این شامل حمایت از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی است که در حال مقابله با حوثیها در یمن است، افزایش کمک به اردن، حمایت از عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و ارتقای روابط با جمهوری آذربایجان. این مساله شامل افزایش حمایت از اسرائیل از طریق کمکهای نظامی فراتر از توافقهای امضا شده است، تا اسرائیل در برابر حماس و حزب الله که به شدت از سوی ایران حمایت میشوند، تقویت گردد و پیامدهای منفی قطعنامه اخیر شورای امنیت علیه اسرائیل را کاهش دهد، انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نیز از جمله این اقدامات خواهد بود.
چهارم، طرحهایی برای ایجاد یک سامانه موشکی منطقهای اعلام شود، که اسرائیل و سایر متحدان منطقهای آمریکا در خلیج فارس و شرق اروپا را شامل شود. برای خنثی کردن تهدید موشک بالستیک ایران، که توافق هستهای به طور موثر آن را قانونی کرده است، آقای ترامپ باید دستور دهد که این سپر دفاعی ضد موشکی هر موشک ایرانی را ساقط کند، چه به طور آزمایشی شلیک شده باشد یا غیر آن.
پنجم، و بیشتر چالش برانگیز، قطع هلال ایجاد شده از تهران به بیروت. ایران پایتختهای عراق و سوریه را در تسلط خود قرار داده است. آمریکا باید از نهادهای سیاسی جدیدی که در حال شکل گیری است حمایت کند. در عراق، این روند با یک اقلیم کردستان مستقل و استقرار یک پایگاه نظامی آمریکایی در آنجا آغاز شده است. در سوریه تلاش برای ایجاد نهادهای سنی، علوی و کُرد که بتوانند یکدیگر را به عنوان بخشی از یک کنفدراسیون تحت نظر قرار دهند.
تحریمها بدون اعتبار نظامی، معنای چندانی نخواهد داشت. تحریمها به تنهایی نمیتواند ایران را از نقض توافق هستهای یا تحرکات خود در منطقه باز دارد. ولی تحریمها همراه با یک راهبرد متمرکز، میتواند محاسبات تهران را تغییر دهد. این میتواند موجب مذاکرات مجدد احتمالی درباره این توافق فاجعه بار شود، یا در صورت شکست دیپلماسی، آمریکا و متحدانش در موضع بهتری قرار خواهند داشت تا مانع از تولید تسلیحات هستهای شوند.
نظر شما